مریم احمدی شیروان:معاون فنی و عملیات سازمان اورژانس کشور در گفتوگو با «قدس» ضمن بیان این نکته می گوید:البته در شهرها و استانهای مختلف حجم این مزاحمتها متفاوت است اما در کل کشور با این معضل غیرقابل قبول درگیر هستیم.
قانون برخورد با مزاحمان کافی نیست
به طور نمونه در تهران ۲۹درصد کل تماسها به اورژانس، منجر به اعزام آمبولانس و انجام مأموریت شده و کمتر از ۳۰درصد این تماسها با مشاوره و ارائه راهکار تلفنی ختم میشود. بقیه تماسها یا غیرضروری و مزاحمت است یا کاملاً غیرمرتبط و درخواستهای غیرقابل قبول از اورژانس است. این حجم زیاد مزاحمت تلفنی سبب ایجاد معضلات بسیاری برای اورژانس کشور است.
دکتر حسن نوری ساری در ادامه اضافه میکند: تعداد این مزاحمان در شهرهای مختلف متفاوت است و آمار دقیقی از آنها نداریم. اما در بعضی استانها مانند تهران آمار نگران کنندهای وجود دارد. مثلاً در اردیبهشتها امسال ۱۱درصد تماسها به اورژانس مزاحمت بوده است و نیاز به راهکاری برای مقابله با این پدیده احساس میشود.
وی با تأیید اینکه شمارههای افراد مزاحم قابل ردیابی بوده و اورژانس هم از بعضی مزاحمان، که مزاحمت مکرر دارند، شکایت میکند، میگوید: با این وجود قانون برخورد با مزاحمان کافی نیست. سیستمهای خاص مثل اورژانس، آتشنشانی، پلیس ۱۱۰، سیستمهای امدادی، درمانی و نجاتگری که در لحظات باید به داد مردم برسند نیاز به قانون کیفری مجزایی دارند. باید از سیستم اورژانس کشور حمایتی جدی شده و با فرد مزاحم برخورد شود. پیگیری این تماسها، مانند بقیه مزاحمتهای تلفنی کفایت نمیکند. به طور مثال چندی قبل موردی داشتیم که فردی چند صد بار در یک روز با اورژانس تماس گرفته بود. بخاطر همین مزاحمتها از او شکایت شد و سیمکارتش سوخت. اما روز بعد با سیمکارت دیگری تماس گرفته و تهدید کرده بود که امروز ۱۰۰۰ بار زنگ میزنم. این نشان میدهد که قانون برای این شخص و افرادی مانند او، بازدارندگی نداشته است.
روزانه ۷۰۰۰ تماس تلفنی به اورژانس پایتخت
نوری ساری با تأکید بر اینکه لحظهها برای اورژانس اهمیت بسیاری دارند، یادآور میشود: یک لحظه اختلال ممکن است باعث آسیب به گروه قابل توجهی افراد شود. زیرا حجم ورودی تماسها به اورژانس کشور بسیار بالاست. به طور مثال به اورژانس تهران روزانه بالای ۷۰۰۰ تماس تلفنی گرفته میشود و این اختلال کوتاه مدت و مزاحمت میتواند سیستم خبردهی و امدادی کشور را دچار چالش کند. او توضیح میدهد: از آنجا که در مأموریتها جایگاهی برای احتمال وجود ندارد و باید به تمام درخواستها پاسخ داده شود، این مزاحمتها سبب میشود نیازمندان واقعی به کمکرسانی، از دریافت خدمات محروم شده و یا با تأخیر به آنها کمکرسانی شود. چرا که مسئله فقط یک تماس نیست. در این تماس ممکن است درخواست آمبولانس مطرح شود. آمبولانس اعزام شده و پس از آن متوجه کاذب بودن مأموریت شویم. در این موارد، آمبولانسی که باید نزد بیمار میرفت و خدمت اورژانسی ارائه میداد در منطقهای بیهدف معطل میشود تا اطمینان حاصل کند که این مأموریت، واقعی نبوده است؛ زیرا بسیار پیش میآید که بیمار به خاطر استرس و اضطراب آدرس اشتباه داده و همکاران اورژانس باید اطمینان پیدا کنند که تماس کاذب بوده است. این زمان از دست رفته سبب میشود اگر فردی در آن منطقه درخواست آمبولانس و وضعیت اورژانس داشته باشد، آمبولانس از پایگاه دورتری ارسال شود که با زمان بیشتری به بالین بیمار میرسد، ضمن اینکه در این موقعیت، پایگاه دورتری وجود دارد که آمبولانس ندارد.
وی خاطر نشان میکند: یک مأموریت کاذب، سیکل معیوبی را استارت میزند که نتیجه آن ممکن است به قیمت از دست رفتن جان انسان یا انسانهایی تمام شود. افراد فرصت طلب یا دارای اختلال روان و سودجو امنیت سلامت روان مردم را دچار چالش میکنند که برای مواجهه با آن نیاز به قانونی شدید و بازدارندهای است که مانع این رفتارها شود.
اورژانس هوایی کشور در مسیر تکامل است
دکتر حسن نوری ساری در ادامه به طرح اورژانس هوایی کشور اشاره کرده و توضیح میدهد: از برنامههای طرح تحول نظام سلامت، راهاندازی اورژانس هوایی است که از مرداد ۱۳۹۳ با ۱۴ پایگاه اورژانس و همکاری هوانیروز و ارتش جمهوری اسلامی آغاز به کار کرد و تا امروز به بیش از ۳۲ پایگاه در کشور رسیده است. اما آن چیزی که به عنوان استاندارد اولیه، نه استاندارد کامل و بینالمللی در کشور نیاز داریم وجود ۴۴ پایگاه اورژانس هوایی در کشور است که امیدوارم هر چه سریعتر خبر خوب افتتاح این مراکز را به اطلاع مردم برسانیم.
قانون ارتقای بهرهوری برای پرسنل اورژانس تعریف نشده است
معاون فنی و عملیات سازمان اورژانس کشور از چالشهای پیش روی پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی نیز حرفهایی شنیدنی دارد. او میگوید: این افراد از آنجا که میخواهند در زمانی نامشخص، برای بیماری نامشخص و در محلی نامشخص خدمتی را ارائه دهد، ممکن است با انواع و اقسام چالشها روبهرو شوند. سرعت بالای شروع عملیات، شیفت شب، اختلالهای خواب و حتی مسیر عملیات برای آنها مشکلات خاصی به همراه دارد. علاوه بر این موارد، آنها به اقتضای شغلشان با خون، ترشحات عفونی و بیماریهایی مانند HIV، هپاتیت B و C که ناشناخته هستند روبهرو میشوند. همینطور استرسهای وحشتناک شغلی که از رانندگی با سرعت بالا گرفته تا استرس صحنه دیدن صحنههای حادثه، سوختگیها، قتلها، بریدگیها و صحنههایی که سبب آسیب شدید روحی میشوند تا مسیر انتقال به مراکز درمانی که به خاطر حرکتهای تند و ناگهانی برای زودتر رسیدن، بسیار استرس آور است. از مدیریت بیمار تا تحویل بیمار و فرآیندهای بعدی همه حجم زیادی از استرسها را به پرسنل زحمتکش اورژانس وارد میکند. این در حالی است که دریافتی و حمایتها از پرسنل اورژانس کافی نیست. چندی قبل چند طرح ملی برای حمایت از پرستارها داشتیم. اما پرسنل اورژانس پیش بیمارستان که کاردانها، کارشناسها و تحصیلات بالاتر در رشتههای پزشکی هستند، نمیتوانند از این خدمات بهرهمند شوند. مهمترین آنها بحث ارتقای خدمات بهرهوری است. طرحی که بر جامعه پرستاری کشور اثر بسیار مثبتی داشت، اما در بسیاری از دانشگاهها به خاطر مشکلات قانونی به تکنسینهای اورژانس داده نشد و استرس مضاعفی بر کار نیروهای اورژانس وارد میکند. ضمن اینکه دریافتی کارانه پرسنل پیش بیمارستانی بسیار پایینتر از پرسنل بیمارستانی است. با کنار هم گذاشتن این کارهای پر استرس و پر خطر و درآمد نسبی کم، وضعیت خوبی برای پرسنل نمیتوان تصور کرد. ضمن اینکه سال گذشته پنج نفر از همکارانمان را در اثر حوادث تصادف ترافیکی و سه نفر را در حادثه بالگرد از دست دادیم که استرس مضاعفی بر همکاران وارد کرده است.
وی در پایان ابراز امیدواری میکند: مسئولان و دولت باید رویکرد جدیدی برای حمایت از این عزیزان که یک لحظه غفلتشان، سبب از دست رفتن جان یک انسان میشود، داشته باشند. باید طوری فضا آماده شود که آنها قبراق، سرحال و با انرژی کامل نه خسته و بیانگیزه بر بالین بیمار بروند؛ چرا که استرسهایی که به تکنسین وارد میشود اگر مدیریت نشود، بر خدمات حیات بخش درمانی بیمار اثر خودش را نشان میدهد.
نظر شما